بزرگترین انگیزه زندگی مطالبی در مورد اسب های مسابقه وجود دارد،همان هایی که احتمالا در مسابقات اسب دوانی کنتاکی یا هر مسابقه
مشهور دیگر دیده ای.
هر گز توجه نکرده ایم چقدر زمان،نیرو و منابع صرف پرورش این اسب های قهرمان میشود.
گمان میکردیم یک روز یک تن هنگام راندم متوجه میشود که اسبش بسیار سریع و با استعدا است
پس تصمیم میگیرد در بعضی از مسابقه ها شرکت کند.
البته پرورش دادن اسب مسابقه خیلی بیشتر از این حرف هاست.
آنها اسب های عادی نیستند،اسب های اصیل هستند و نسل اندر نسل برنده متولد میشوند.
این اسب ها به دفت بررسی میشوند و با همین هدف پرورش می یابند.
دامپروران،مربیان و دامپزشکان اطلاعات پنجاه یا شصت سال گذشته را بررسی میکنند تا اصالت حیوان را بدست آورند.
شرکت کردن اسب در مسابقات کنتاکی تصادفی نیست .در این مسابقات متخصص مربوط تمرکز خود را بر اصالت حیوان میگذارد وماه ها روی نژاد خاصی از اسب ها تحقیق میکند که پدرشان چگونه وارد مسابقات شد
طول قدم هایش چقدر بود،تا چه سرعتی میتوانست بدود،چه جثه ای داشت و غیره….
دامپروران می دانند که هیچ اسبی از روی بخت و اقبال برنده نمیشود.
پیروزی در خون آنهاست.پرورش دادن یکی از همین اسب های اصیل و قهرمان نیم میلیون دلار هزینه بر میدارد و تضمینی برای برنده شدن این کره اسب وجود ندارد.
در واقع هنگامی که کره اسب به دنیا میآید پاهایی لرزان دارد،یه سختی میتواند بایست و چشمانش بی نور و حالت است.
شاید تماشاگران بی خبر بگویند:((صاحبان بیچارخ سرمایه خود را به هدر دادهاند
این اسب هیچ وقت برنده نمیشود.شبیه اسب های عادی و معولی است))
اما صاحب او می داند که این اسب در تک تک رگ های وجودش ژن پیروزی را به میراث برده است.
در واقع او چندین قهرمان در خود جا داده و برنده شدن در سلول هایش جاری است.
به همین دلیل آنها اط ضعف های اولیه کره اسب نگران نیستند
به اینکه چه رنگی است،چقدر زیباست یا حتی چه جثه ای دارد اهمیت نمیدهند
زیرا میدانند در رگ های او خون یک برنده جریان دارد.
دوست من خدا هم با همین چشم به من و تو مینگرد.
بزرگترین انگیزه زندگی ظاهر بیرونی بی اهمیت است.مهم نیست پوستت چه رنگی دارد یا از چه نژادی هستی.
مهم نیست چه ضعف ها و کاستی هایی داری.
تو با خمیر مایه الهی خلق شده ای و از سیمای تو سروری می بارد.
این را در نظر بگیر:پروردگارت کهکشان ها را آفرید.نیاکانت دشمنان را زیر سلطه آوردند.
به پیشینیان خود نگاه بینداز:
متوجه هستی؟تو از تبار قهرمانانی.
تو عادی نیستی،اصیل زاده ای.مهم نیست شرایط فعلی زندگی ات چگونه باشد
مهم این است بدانی خون قهرمانی در رگ هایت جاری است،بذر تعالی را در وجودت کاشته اند.
به اصالتت بیشتر توجه کن.قهرمان پشت قهرمان میبینی.
تو دست آفریده خداوند متعالی.
به همین دلیل باید از توجه کردن به ضعف هایت دست برداری و دید وسیع تری به زندگی خود داشته باشی.
این را بدان که خدا از قبل تو را در جرگه قهرمانان میداند،حلقه های گل را روی گردنت مشاهده میکند.
شاید سی،چهل یا پنجاه ساله باشی،اما خداوند مدت هاست روی تو کار میکند.
پیش از اینکه متولد شوی زندگی ات را برنامه ریزی کرده بود.
بزرگترین انگیزه زندگی تو خیلی با ارزشی،عادی نیستی،مقدر شده است مالک شوی.
تقدیر بر آن قرار گرفته است که بر این جهان تاثیر بگذاری.
گاهی اوقات از مردم میشنوی که خب،او ژن خوبی دارد.
نیاکانی ارجمند داشته است.
بگذار بگوییم تو نیز از نیاکانی متعالی متولد شده ای.
خداوند شاهکارهای خود را روی تو پیاده کرده است.
((اما تو نمیدانی زندگی ام چگونه است.در هر قدم شکست خورده ام،مرتکب خطا شده ام و هنوز اعتیاد دارم))
این مسایل اصالت تو را تغییر نمیدهد و آنچه را در وجودت نهفته است عوض نمیکند.
شاید هیچ وقت قدر خود را نداسته باشی و شاید از بهایی که خداوند برای تو پرداخته است بی خبر باشی.
باید گوهر درونی ات را بشناسی.خداوند عزیزترین دارایی اش را خرج تو کرده است.
پس لطفا به این مزخرفات فکر نکن و نگو بی ارزشترین هستی و آینده نداری.
درون تو قهرمان هایی زندگی میکنند.
مهم نیست الان چه جایگاهی داری.شاید خطاهایی مرتکب شده باشی.
شاید هزاران بار زمین خورده ای،اما بدان خداوند تو را با همان چشم می بیند.
تو تصادفی به این سیاره هبوط نکرده ای.
برای زندگی تو هدف و برنامه ای داشته است.نباید به حد وسط راضی شوی.
پس هر روز تکرار کن:((من میتوانم بهایش را بپردازم.من از یک قهرمان عادی فراترم.نابغه ام،با استعدادم
موفقم،جذابم و حکمرانی میکنم)) خداوند تمام آنها را در ذات قرار داده است.
فرض کنیم با برخی عوامل منفی در محیط خانوداگی دست و پنجه نرم میکنی
اما همیشه به یاد داشته باش اصالت روحانی تو بسیار قویتر از اصلت ژنتیکی توست
تو دست چین خداوند متعال هستی و خدا خون حکمرانان را در شاهرگ های تو روان ساخته است.
از دانستن اینکه برگزیده خداوند هستی شانه هایت را صاف نگه دار و سرت را بالا بگیر.
پیش از آفرینش جهان برای خلق تو برنامه ریزی شده بود.
ارزش خود را بدان و تمام حقارت ها و نا امنی ها را تارومار کن.
((قهرمان)) هم اینک در وجودت نهفته است،انتظار میکشد تا حقیقتش را کشف کنی،او در خون توست.
خداوند معمار بی دلیل کاینات است.او همه چیز را از قبل برنامه ریزی کرده است.
هماهنگ کرده بود تو در این برهه از تاریخ روی کره زمین باشی.
به همین دلیل باید سرنوشت و ارزشمند بودن خود را حس کنی.
این را بدان که ارزش و اعتبار خود را بر اساس رفتار دیگران یا کیفیت زندگی و موفقیت هایت ارزیابی نکنی.
منزلت تو فقط به این نکته بستگی دارد:تو آفریدگار پروردگار متعال هستی.
نه ما بی نقص نیستیم،اشتباه کرده ایم و نقطه ضعف داریم
اما قدر و ارزش ما در دیدگاه خداوند تغییر نمیکند.
باید خودت را باور داشته باشی و بدانی قابلیت هایی برای ارایه کردن به دنیا داری که در وجود هیچ کسی نیست.
تو در تصور خدای متعال آفریده شده ای،یعنی شبیه دیگر موجودات نیستی.
خداوند از روح خود در تو دمید.تو انسان هستی و سرنوشتی داری.
ناگهانی ظاهر نشده ای.حتی پیش از آنکه متولد شوی خداوند به تو میاندیشیده است.
برخی همیشه دنبال اشتباهات خود میگردند:((کاش اینگونه به نظر نمی رسیدم.
آرزو داشتم شخصیتم شبیه او بود.کاش با استعداد بودم))
نه،خداوند تو را به همین صورتی که هستی و برای هدفی آفریده است.
تو اصل هستی.نگرش های منفی و سرزنش کردن خود را فراموش کن و از خود همانند خلقت منحصر به فرد خدا لذت ببر.
مقاله مرتبط : وقتی خودت را دوست داری
بزرگترین انگیزه زندگی سرنوشت تو این است که در زندگی ات قهرمان باشی نه قربانی.
سرنوشت تو خوشحالی و سلامتی و وفور است.
مسلما باید با برخی از موالنع طبیعی مبارزه کنی،اما اصالت روحی تو بینظیر است.
خالق تو به جهان گفت موجود باش و شد.
میتوانست هر کس دیگری را بیافریند و برگزیند،اما تو را انتخاب کرد.
تعدا د اشتباهاتت مهم نیست،باید بدانی در وجودت جوهر خداوندی نهفته است.
باید اینگونه برخورد کنی((شاید راه زیادی در پیش داشته باشم،ممکن است دیگران بخواهند من را منصرف کنند
شاید سکوی پرتاب نداشته داشتم،اما ایند ها ذات من را عوض نمیکند.
میدانم که میتوانم سرنوشتم را به سرانجام برسانم))
باید هر روز در انتظار اتفاقات عالی باشی،منتظر باشی تا لطف و رحمت خدا در زندگی ات سرازیر شود.
خداوند روزهایت را برای خیر و خوبی برنامه ریزی کرده است نه شر و اندوه.
به یاد داشته باش ما را پیروز و فاتح میشناسند.پس باید موانعی وجود داشته باشد که بر آنها غلبه کنیم.