زندگی در لحظه حال
زندگی در لحظه حال:در ابتدا به چند توصیه اول گوش میکنیم:
دید صادقانه ای به زندگی تان داشته باشید:آیا شب و روزتان را برای انجام کارهایی سپری میکنید
که هدفمند بوده و از انجام آنها احساس رضایت دارید؟
یا اینکه بیشتر اوقات خودتان را به انجام کارهایی دلخوش و سرگرم میکنید که لذتی از اجام آنها نمی برید؟
اگر همین حالا زندگی به پایان برسد آیا آرزو میکردید که کاش طور دیگری اوقاتتان را سپری میکردید؟
اکنون اگر فقط یک ماه برای زندگی کردن داشته باشید چه چیزی را در زندگی تغییر میدهید؟
نگرش عمیقی به دنیای درون خود بیاندازید:آیا به طور واقعی در زندگی احساس خوشی و رضایت میکنید؟
آیا قبل از آنکه بخواهید به رضایتمندی برسید تصور میکردید که باید اتفاق خاصی بیقتد؟
به باورها و عقاید معنوی نگرش عمیقی داشته باشید:تصور کنید اگر بطور ناگهانی قرار باشد بمیرید
و بخواهید نظری به زندگی سپری شده خود بیاندازید به کدام یک از لحظات ناب زندگیتان
که بیشتر از بقیه دارای ارزش است می اندیشید؟؟
فکر میکنید برای کدام یک از بخشهای زندگی در این کره خاکی احساس دل تنگی میکنید
و دوست دارید دوباره با آنها روبه رو شوید؟؟؟
توجه کردن به لحظات زندگی که در حال سگری شدن است به معنای توجه داشتن به لحظات ناب زندگی است
یعنی لحظاتی که شما میتوانید خودتان را بطور کامل در آن احساس کنید.
گاهی اوقات این لحظات،از جمله لحظاتی است که آکنده از خوشبختی و گاهی غم است.
اما همیشه وقتی جایی هستید و به ماجرایی که رخ میدهد توجه میکنید لحظه ای را تجربه خواهید کرد
که دارای معنا و مفوم می باشد.
لحظه ای ارزشمند که منجر به بروز یک حس دوست داشتنی میشود.
بسیاری از مردم از خودشان میپرسند((چرا اینجا هستم؟ولی ما به آنها پیشنهاد میکنیم
که از خودشان بپرسند آیا اینجا هستم؟چون این سوال منطقی تر است.
اکنون با خود رو راست باشید و بگویید زمانی که این جمله را میخوانید آیا بطور قطع اینجا هستید؟
یا اینکه در طول مطالعه به کاری فکر میکنید که باید به آن عمل کنید یا برای شام چه غذایی را می پزید؟
آیا این مطالب را در حالی می خوانید که تگران بحث و دعوای دیروز با دوست یا همکارتان هستید
و حتی همزمان با آن به فکر آشتی کردن با او هستید؟
اغلب بسیاری از ما نمیتوانیم تمام حواس خود را روی کاری خاص متمرکز کنیم که
در آن لحظه انجام میدهیم یا تجربه میکنیم.
برخورداری از لحظات ناب زمانی دشوار است که بیشتر وقتمان را در زمان حال طی نمیکنیم.
زیرا بخشی از آن چه که یک لحظه ناب را تا به این حد کامل میکند این میباشد که آ ن لحظه
را صد در صد تجربه و لمس میکنیم.
زندگی در لحظه حال : کلمه ی دیگری را که میتوان برای آن بکار برد،تجربه می باشد.
مفهوم اصلی توجه و آگاهی جز لاینفک بسیاری از سنت های معنوی شرقی می باشد.
بطور مختصر،توجه کامل را زمانی انجام میدهیم که بتوانیم به خود فرصت توجه و تجربه را بدهیم.
توجه و آگاهی،همه ی ما را بطور کامل در لحظه ناب قرار میدهد و براحتی میتواند یک تجربه ی معمولی
را از قبیل قدم زدم،خوابانیدن کودک،فصمیمیت با همسر یا حتی رانندگی کردن را به یک لحظه ناب تبدیل کند.
وقتی آگاه باشید هدفتان میتواند تجربه کردن همه چیز در همان جایی باشد که هستید
نه اینکه آن چه در حال انجامش هستید را به لحظه ای فراموش نشدنی تبدیل کنید.
در مقابل توجه،بی توجهی قرار دارد.یعنی انجام کارها بد.ن تفکر و عدم وجود احساس بطور آگاهانه یا ناآگاهانه
بی توجهی موجب میشود که در شرایطی قرار بگیرید که چندات خوشحال کننده نباشد وقتی به مرور زمان
به شما لطمه وارد میکند شما متوجه نمی شوید که در این موقعیت چقدر بدبخت هستید.
بی ت.جهی باعث میشود که در قبال دنیای اطرافتان که بی عدالتی و خشونت در آن بیداد میکند.
مقاله مرتبط: ۱۰ را برای آسایش در زندگی
هیچ حرفی نزنید یا هیچ واکنشی برای جلوگیری از آن انجام ندهید.
بی توجهی یک عادت ذهنی خراب است که بسیاری از ما در طول زندگی از آن رنج می بریم.
زمانی که با بی توجهی زندگی را سپری میکنیم.تمام لحطات ناب زندگی را از دست میدهیم.
((الن لانگر)) استاد روانشناسی در مورد بی توجهی مینویسید:
افرادی که با بی توجهی زندگیشان را طی میکنند،بیشتر از افراد دیگر در دام زندگی های بی روح اسیر میشوند.
همه ی ما روزها و ماهها و سالهای زیادی را پشت سر میگذاریم. بی آنکه به جایگاه خود توجه کنیم
که چرا که فقط میخواهیم بدانیم کی به کجا می رویم و آنگاه از این قضیه ناراحت میشویم که چرا هیچ وقت
به جایی نمیرسیم که در آنجا رضایتمندی را بطور واقعی احساس کنیم.
ما برای آینده در حال برنامه ریزی حقیقی هستیم قبل از آنکه بدانیم زندگیمان در حال پایان یافتن است
و با روزی مواجه میشویم که فرام.ش میکنیم از آنچه واقعا در همین لحظه رخ میدهد لذت ببریم
ما سعی میکنیم تا آمادگی لازم را برای زندگی کردن کسب کنیم،در حالی که با وجو تمامی مهارتایمان از
زنده بودن در همین لحظه برخوردار نمی باشیم.
برای تعطیلاتمان در چند ماه دیگر برنامه ریزی میکنیم و حتی برای بازنشستگیمان فکر میکنیم
در حالی که از زمان حال خود لذت کافی نمی بریم و به زنده بودن در همان لحظه فکر میکنیم
چرا که همه وقت و انرژی خود را صرف آینده کرده ایم.
جایی که امکان دارد خوشبختی را در خریدن خانه،پوشیدن،مصرف کردن دستاورد های نوین تلقی کنیم
و مدام به خودمان متمرکز شویم که اگر فلان مدل ماشین،خانه،تلویزون مناسب را کسب کنیم
میتوانیم خوشبخت و بدون نگرانی زندگی کنیم و زمانی که یک مدل بالاتر و بهتر از این وسایل و موقعیتهای
اجتماعی را در زندگی همسایه خود میبینیم احساس بدبختی میکنیم.
در زندگی امروزی قهرمانان از جمله کسانی هستند که دارای املاک و ثروت زیادی نسبت به بقیه می باشند.
ما ارزش های شخصیتی را بر مینای دارایی میبینیم بنابراین هدف ما داشتن و رسیدن به داشته هاست نه زندگی کردن.
موضوع مصرف گرایی و معتاد شدن به این مقوله موجب شده تا همه ی ما به طرز اجتناب گذیری در به تاخیر انداختن خوشبختی بکوشیم.
به تاخیر انداختن خوشبختی یعنی باور به خوشحالی و راضی بودن برای بدست آوردن اوضاع و شرایط خاص.
زندگی در لحظه حال : مسلما شما با خودتان فکر میکنید زمانی خوشبخت خواهید شد که بطور مثال اگر:
همسر ایده آلم را پیدا کنم.
ده کیلو وزن کم کنم
ماشین آخرین مدل بخرم و …………..
زندگی در لحظه حال
همه ما بر این باوریم که زمانی دارای تجربه می باشیم که به مالکیت چیزی خاص یا مقام والایی برسیم
و هرگز قبل از به دست آوردن انها احساس رضایتمندی نمیکنیم بنابراین برای گذراندن زمان سخت کار میکنیم
و در نهایت هر آنچه تصور میکردیم ما را خوشحال میکند کسب میکنیم.
چه وقتی متوجه میشویم که بقدر کافی همه چیز داریم و آنگاه چه خواهیم کرد؟؟
این سوال از تاثیر گزارترین سوالاتی است که شما میتوانید از خودتان بپرسید.
اگر فکر میکنید که هنوز بقدر کافی همه چیز ندارید پس چه وقت بقدری خواهید داشت که برایتان کفایت کند.
به چه میزان پول و موفقیت باید حاصل شود تا احساس کنید دیگر برایتان کافیست؟
و آنگاه چکار میکنید؟زندگیتان چگونه میشود؟و چه تغییری به زندگیتان میدهید؟؟؟
در روز چند بار این سوالات را از خود بپرسید و با این کار یک روند خودیابی را شروع کنید
برای آشنایی بیشتر با مباحث موفقیت و قانون جذب و آگاهی بر روی عبارت زیر کلیک کنید: