مهارت جرات ورزی
مهارت جرات ورزی جرات ورزی و مهارت های مرتبط با آن روزبهروز در بین مردم محبوبیت و رواج بیشتری می یابد،زیرا:
-آزادی فردی افزایش پیدا کرده است
-جرات ورزی،افراد را توانمند میسازد
-سلامتی روانی افراد را افزایش میدهد
سه شیوه رفتاری
حیوانات در مواجهه با موقعیت های دشوار دو گزینه برای انتخاب دارند:
گریز(غیر جرات ورزی) جنگ(پرخاشگری)
انسانها گزینه سومی نیز دارند:جرات ورزی،که اساسا پاسخی هوشمندانه به موقعیت های دشوار است.
اجازه دهید نگنهی به این سه گزینه بیندازیم:
-غیر جرات ورزی -جرات ورزی -جرات ورزی
تا بتوانیم آنها را در خودمان شناسایی و بگونه ای سازنده مدیریت کنیم.
ترس از طرد شدن
ترس از طرد شدن شدیدترین نوع ترس از ناراحت کردن دیگران است.
میترسیم شخصی را به واسطه درخواستی ناراحت کنیم،مبادا او دیگر به ما اعتماد نکند،مراعات ما را نکند و ما را طرد کند.
در هر رابطه ای باید هم زمان داد و هم گرفت.
اما اگر رابطه تماما بر اساس گرفتن باشد،این رابطه قطعا دچار مشکل میشود.
هزینه چنین رابطه ای برای هر فردی بسیار سنگین است.
معمولا لحظه ای تامل برای شما کافی است تا تشخیص دهید:
الف)اگر آنها میگویند نه بدان معنا نیست که شخص شما را به کل طرد کرده اند.
ب)اگر آنها واقعا میخواهند شما را طرد کنند،پس به هر حال هزینه رابطه با آنها بسیار بالاست
احساس مسولیت در قبال دیگران
این که شما شخصی را واقعا آزاردهید کاملا متفاوت است با اینکه آن شخص صرفا احساس مورد آزار واقع شده است
شما مسول احساسات دیگران نیستید.
اگر شخصی نیاز و درخواست منطقی شما(احساس کند) آزار دیده است،خب این انتخاب اوست.
این کاملا متفاوت است با موقعیتی که در آن شما با رفتاری پرخاشگرانه و ضایع کردن حقوق دیگران
تعمدا امتیازی را از آنها میگیرید،یا با بی احترامی به اشخاص،بعنوان یک انسان،آنها را آزار میدهید.
صداهای درونی نامناسب
این حالت زمانی اتفاق میافتد که قواعدی که ما باآنها زندگی میکنیم
ممولا در دوران کودکی،توسط دیگران تعیین شده باشند و ما هنوز به واسطه همان قواعد به زندگی خود ادامه دهیم
بازی ذهنی خود تخریب گر
زمانی شخصی گفت که دو نوع واقعیت وجود دراد:
نحوه ای که ما در مورد پدیده ها فکر میکنیم،و نحوه ای که پدیده ها واقعا هستند.
نحوه ای که ما در مورد خودمان و تجاربمان فکر میکنیم،تا حد زیادی روی ما و رفتارهایمان تاثیر میگذارد.
اگر این درست است که ادراک ما واقعیت ما هستند،باید بسیار مراقب باشیم که گرفتار بازی های ذهی خودتخریبگر نشویم.
ما باید از چیزی که روانشانسان آنرا (خطاهای شناختی) مینامند،آگاه باشیم.
خطاهای شناختی زمانی رخ میدهد که ذهن،تفسیری نامناسب را بر تجربه ای خنثی تحمیل میکند.
گفت و گو با خود:چرخه شکست و چرخه موفقیت
مقاله مرتبط :تعریف نگرش و طرز دید
استبداد صداهای درونی
گاهی اوقات،نحوه ی حرف زدن ما با خود،علیه ما کار میکند.
همه ی ما صداهایی در ذهن خود داریم،که ناظر بر رفتارهای ما و نحوه ی انجام دادن این رفتارهاست.
گاهی اوقات این صداها صدای خودمان هستند و گاهی اوقات صدای اشخاص مهمی در گذشته ما:
مثل والدین یا معلمان،و در واقع هر کسی که در دورن کودکیمان به لحاظ هیجانی برای ما مهم بوده است.
گاهی این صداها یاری دهندهاند و گاهی اوقات نه.
هر چند، حتی ممکن است ساکت کردن صدایی که میدانید صدای مادر شماست که دارد با شما سخن میگوید
دشوار باشد،اما شما میتوانید تصمیم بگیرید که تحت تاثیر آن قرار بگیرید یا نه.
پاره ای از این صداهای نامناسب عبارتند از:
-زیاد هیجانی نشو -همیشه باید سخت کار کنی -خوب باش
-زندگی قرار نیست لذت بخش باشد -مزاحم نشو
وقتی تازه به دنیا آمدهایم،براحتی نیازهای خود را احساس میکنیم.
همچنین،به طرز ویژه ای انعطاف پذیریم،هر کاری انجام میدهیم تا به غذا یا توجه برسیم.
فقط بعدهاست که خودانگیختگی خود را از دست میدهیم و(بایدها) ی دیگران را درونی میکنیم.
۲-رفتار پرخاشگرانه
شخص پرخاشگر:
-مرتبا با دیگران بحث میکند.
-مدام عصبانی میشود و فکر میکند باید دیگران را سر جایشان بنشاند
-مهمولا در هر موقعیتی کار خودش را انجام میدهد
-از دیگران انتظار دارد برنامه زمانی خودشان را با او تنظیم کنند
-با دیگران رقابت میکند،و اگر موفق نشود،عصبانی میشود
پرخاشگری
افرد پراشگر اساس خودخواهند.آنها میدانند چه چیزی را میخواهند و دوست دارند
در ارضای نیازهای خود،توجهی به نیازهای دیگران ندارند.
افرادپرخاشگر خود را برتر از دیگران تصور میکنند.آنها فکر میکنند که خودشان کاملا خوب و عالی اند
ولی باقی آدم ها اینطور نیستند.آنها با صدای بلند نیازها و عقاید خود را ابراز میکنند
و طوری رفتار میکنند که انگار دیگران اصلا مهم نیستند.
ریشه رفتار پرخاشگرانه پیچیده است.شاید افراد پرخاشگر در دوران کودکی دریافته اند که این گونه رفتارها میتوانند به آنچه میخواهند برسند و در ادامه،سایر رفتارهای خود را نیز حول محور این رفتار نامناسب ولی موفق شکل دادهاند.
گاهی اوقات نیز رفتار پرخاشگرانه نوعی رفتار اصلاح جویانه افراطی در برابر انفعال زیاد است
یا ممکن است شوه ای نامناسب برای پرداختن به عصبانیت و خشم درونی باشد.
۳-رفتارجرات ورزانه
شخص جرات ورز میتواند:
-تمایلات و احساساش را به دیگران ابراز کند.
-در همه سطوح،بخوبی با مردم گفت و گو کند.
-عدم توافق خود را با دیگران ابراز کند.
-درخواستی را بدون احساس اجبار و احساس گناه رد کند
-آنچه را میخواهد،درخواست کند و بدون هیجانی شدن،بر حقوق قانونی خود پافشاری نماید.
مهارت جرات ورزی آزادی صداهای درونی
صداهای درونی شاید محدودکننده باشند،ولی ممکن است به شکل مثبت نیز رفتار ما را تحت تاثیر قرار دهند.
اگر چنین است،پس بیسار مهم است که ما عباراتی قوی و مثبت برای گفتن به خودمان بسازیم.
اگر ادراک ما از خودمان واقعیت ما را خلق میکند،پس ما باید خود را به شکل مناسبی درک کنیم.
یک را برای اینکار،استفاده از تاییدهاست.
اگر شما مدام به خودتان بگویید که تو فلاطور هستی،این تبدیل به شیوه ای میشود که از طریق آن رفتار شما خود به خود جهت دهی میشود.
اگر شما به خودتان بگویید که تو موفق و خوش شانس هستی
این گفته،انتظارات شما را از دنیا و تفسیر شما را از آنچه از زندگی دریافت میکنید،تغییر میدهد.
این یک صل تایید شده است-همه قهرمانان برجسته خودشان را موفق و پیروز میبینند،این به آنها قدرت روانشانختی میدهد.
شما نیز با استفاده از تایید ها میتوانید همان قدرت را به خودتان بدهید.
تایید ها
استفاده از تاییدها شیوه ای برای ارتقا صداهای درونی است
منظور از تایید ،عبارتی شخصی است که در برگیرنده باورهای ما درباره خودمان است.
تایید ها ممکن است مثبت یا منفی باشند.
واضح است که تایید های مثبت برای تقویت سلامت روانی ما بهترند.
تایید ای مثبت به شما کمک میکند که :
-محدودیت های حاصل از باورهای دیگران را که در دوران کودکی درونی شده اند ،کنار بزنید.
-خودتان باشید،و بتوانید روی پای خود بایتید و قوی باشید
-به خودتان اطمینان پیدا کنید
تایید هایی برای زندگی
-من همانم که هستم.
-تمام منابع لازم را برای انجام دادن کارهایی که میخ.اهم،در اختیار دارم.
-برای خودم و در دنیای شخصی خودم،شخص اول هستم.
-آزادم همانطوری باشم که میخواهم باشم.
-به خودم و تمام موجودات زنده احترام میگذارم.
-برای اینکه خودم باشم،خود را بصورت طبیعی ابراز میکنم
-همزمان که خود ر دوست دارم،به دیگران نیز عشق میورزم
-مدام در حال رشد کردن و نزدیک شدن به خود واقعی ام هستم.
-هر چیزی معنایی دارد و همیشه در شرایط سخت نیز فرصت هایی وجود دارد
-با بخشیدن،بیشتر از آنرا بدست میآورم
-در را به روی فرصت های امروز،باز نگه میدارم