نگرش و منش چیست؟
نگرش و منش چیست؟ آنچه ما صفت و ویژگی منش می نامیم،نمود بعضی حالات خاص است که
فرد می وشد خود را با دنیایی که در آن زندگی میکند،وفق دهد.
تنها زمانی میتوان در مورد منش یک فرد صحبت کرد که روابط او را با محیط اطراف مد نظر قرار دهیم.
((منش نگرشی روانی است، کیفیت و ماهیت رویکرد فرد است نسبت به محیطی که در آن زندگی میکند
الگوی رفتاری فرد است که مطابق آن تلاش انسان برای باز شناسی،بر حسب احساس اجتماعی توضیح داده شده است.
صفات منش تنها تجلی ظاهری سبک زندگی و الگوی رفتار هر فرد است
چنانکه ما را قادر میسازد تا نگرش فرد را نسبت به محیط،همنوع و جامعه ای که در آن زندگی میکند
در یابیم و ببینیم که او در زندگی چگونه تلاش میکند.
صفات منش ابزار هستند،ترفند هایی که هر فرد برای یادگیری و مهم شدن به کار میبرد
شکل بندی صفات در شخصیت فرد به معنای ((روشن)) زندگی آنهاست.
با اینکه بیشتر افراد ،دارای صفات منشی هستند،اما این صفات نه ارثی هستند و نه عطیه ای ذاتی.
این صفات باید بیشتر شبیه به الگوی حیات در نظر گرفته شوند
که انسانها را قادر میسازد تا به زندگی خود ادامه دهند و بدون اینکه بنشینند و فکر کنند
بتوانند در هر موقعیت ابراز وجود نمایند.صفاتت منش نه توصیف تواناییهای مادر زادی است و نه خصیصه ها
بلکه افراد برای حفظ یک عادت ویژه آنها را کسب میکنند.
اگر هدف مشخصی را در ذهن خود تعیین نکنیم،نمیتوانیم درباره چیزی بیندیشیم و حرکتی را آغاز نماییم.
این هدف همواره در پس زمینه روان کودک وجود دارد و از روز های اولیه رشد روانی او را هدایت میکند.
این هدف به زندگی او شکل و منش میدهد و اینکه هر انسان یک واحد دقیق و محتاط و متفاوت با سایر انسانهاست.
پس مسول است و تمام حرکات و حالات او بسوی یک هدف مشترک و منحصر به فرد هدایت میشود.
برای درک این مساله باید بدانیم کهه وقتی الگوی رفتار یک فرد را بشناسیم،میتوانیم خود آن انسان را نیز شناسایی کنیم
و در این میان ،هر رفتاری که از او سر میزند،کلیدی برای این شناسایی است.
تا آنجا که به پدیده روانی و صفات منش مربوط است،وراثت نقش به نسبت کمی را ایفا میکند
در عمل،هیچ موردی مشاهده نشده است که از نظریه اکتسایب بودن صفات ارثی حمایت کند.
اگر بخواهید هر پدیده ویژه را در زندگی روانی فرد بررسی کنید
به روز های اول تولد او میرسید،چنانکه گویی تمام صفات او ارثی هستند.
دلیل اینکه بعضی صفات منش میان کل فامیل یا یک ملت یا نژاد،مشترک هستند
در این حقیقت است که فرد صفات منشی را به واسطه فرآیند همانند سازی خود با فعالیت دیگران،کسب میکند.
در زندگی فیزیکی و روانی واقعیتهای خاص و ویژگیهای بخصوص و حالات و اشکالی وجود دارند
که در تمدن ما برای همه بزرگسالان از اهمیت ویژه ای برخور دارند.
خصوصیت مشترک آنها این است که تقلید میکنند.
چگونه تلاش کودکان متغییر است و هر یک با روش خاص خود با مشکل برخورد میکنند.
نگرش و منش چیست؟ اینکه میبینیم کودکان در بعضی صفات منش شبیه والدینشان هستند،درست می باشد
کودک برای مهم جلوه کردن به نمونه ای از افراد محیط خود اقتدا میکند که ا اهمیت خاصی برخوردار است
و دیگران به منزله یک فرد ایده آل به او احترام می گذارند.
بدین ترتیب هر نسل از اجداد خود می آموزد فرا میگیرد که قدرت طلبی سبب بروز چه مشکلات زیادی میشود.
برتری یابی یک هدف نهفته است.وجود احساس تعاون(اجتماعی) مانع از رشدآشکار و بروز هدف برتری طلبی میشود.
این هدف باید به طور مرموز و پوشیده نگه داشته شود و ماسک دوستانه به خود بزند.
اگر می توانستیم تا آنجا پیش برویم که چشمانمان را بهتر باز کنیم و شخصیت همنوع خود را مورد شناسایی قرار دهیم
آنگاه نه تنها میتوانستیم بهتر از خودمان محافظت کنیم،بلکه به فرد مقابل خود اجازه می دادیم
که قدرت طلبی خود را ابراز کند.
نگرش و منش چیست؟ مسیر رشد شخصیت و منش
تمام صفات منش که در یک فرد برجسته هستند،باید مناسب مسیر رشدی باشد که فرد از دوران کودکی آنرا پیش گرفته است.
ممکن است این مسیر،یک خط صاف یا پر از مسیر های انحرافی باشد.
طرحی وجود دارد که میتوانیم انسانها را مطابق با آن دسته بندی کنیم.
معیار ما در این طرح،حالت رویارویی افراد با مشکلات زندگی است.
دسته اول انسانهایی خوشبینی هستند که رشد منش آنها،با احتساب محاسن و معایب،در یک خط مستقیم بوده است.
آنها با شجاعت تمام به مشکلات نزدیک میشوند و آنها را چندان جدی نمیگیرند.
باورهایشان را به خود القا میکنند و با آرامش تطبیقی نگرش خوبی نسبت به زندگی دارند.
در سخت ترین شرایط و موقعیتهایی که مشکلات زیادی وجود دارد،افراد خوشبین،آرام
به خود میگویند که اشتباهات قابل اصلاح و جبران می باشد.
مقاله مرتبط : شناخت رفتار انسان
افراد خوشبین را بلافاصله میتوان از حالت آنها تشخیص داد.آنها واهمه ندارند و آشکارا و بی پرده صحبت میکنند
نه زیاد متواضع هستند و نه زیاد کمرو.
درست نقطه مقابل این دسته،افراد بدبین هستند،همین افراد هستند که بزرگترین مشکلات آموزشی دارند
این دسته در نتیجه تلاشها و تجربیات دوران کودکی((عقده حقارت و خود کم بینی))
پیدا کرده اند و به واسطه مشکلاتی که داشته اند،احساس حقارت آنها تثبیت شده است
و تصور میکنند زندگی کردن ،آسان نیست.
احتیاط غیر معمول این نوع را میتوان در جلوه ظاهری ترس و بزدلی آنها دید.
آنها همواره در اندیشه خطرات احتمالی هستند که تصور میکنند در آینده اتفاق می افتد.
این گونه افراد بد خواب هستند.
در واقع خوابیدن،معیار خوبی برای رشد یک فرد است.
چرا که ناراحتیها و نا آرامیها در خواب،نشانه های خوبی برای احساس نا امنی فرد است.
لذت زندگی این افراد چقدر کم است و چه درک کمی از زندگی دارند.
فردی که خوب نیخوابد،روش زندگی و گذران عمر او چندان خوب نیست.
روش زندگی و گذران عمر او چندا خوب نیست.
اگر در افکار درست هم نتیجه گیری کرده باشد،باز جرات خوابیدن ندارد.
اگر زندگی به همان اندازه که او تصور میکند تلخ بود،پس خواب تدارک بسیار ضعیفی است.
افراد بدبین آمادگی رویارویی و برقراری ارتباط با پدیده های زندگی را ندارند.