مهارت های ارتباطی
مهارت های ارتباطی :هریک از ما بدون دانش خاصی میتوایم کسانی را که به لحاظ ارتباطی موفق ترند شناسایی کنیم.
این افراد آنهایی اند که دیگرانمعمولا به برقراری ارتباط با آنها تمایل دارند.
چنین اشخاصی براحتی و با گشودگی با دیگران رابطه برقرار میکنند،به طور اثر بخشی صحبت میکنند
احساسات منفی خود را به دیگران در بافتی محترمانه ابراز میکنند
اخبار و پیام های خود را به وضوح در طول صحبت منتقل میکنند
و دیدار و گفت گوی خود را با دیگران با برجا گذاشتن احساسی مثبت در آنها پایان میبخشند.
در ارتباط اداری-تجاری یک ارتباط موفق بر اساس توانایی بیان واضح دیدگاه ها و نظرات شخصی
و مخالفت کردن بجا،بی آنکه فرد مقابل احساس کند به او حمله شده است،مشخص میشود.
در مصاحبه شغلی یک ارتباط اثر بخش در قالب توانایی متقاعد کردن مصاحبه گر به اینکه من فردی شایسته
مسول و مناسب شغلی معین ام تعریف میشود.
در زندگی خانوادگی نیز یک ارتباط موفق بر اساس توانایی بیان روشن افکار،احساسات،نیاز ها
درک موقعیت فرد مقابل در پاسخگویی به دیدگاه ها و نیاز های ابراز شده
حساسیت در تشخیص افکار،احساسات،و نیاز های فرد مقابل
و توانایی گفت و گو برای حل اختلافات و ارایه راه حل های سازنده تعریف میشود.
طبقه بندی سبک های ارتباطی بر اساس رفتار
یکی از ضروریات برقراری ارتباط سازنده توانایی اشاره ی عینی،مشخص ،و جزیی به رفتارهایی است
که موجب سو تفاهم میشوند.
گاهی برداشت های ما از رفتار دیگران بیش از آنکه عینی و دقیق باشد،حاصل ذهنیت کلی،مبهم و نامشخص ماست.
اینکه بگوییم فردی اعتماد به نفس ندارد یا آدم تبلی است،در واقع برداشت ذهنی خود را از رفتار وی مطرح کرده ایم.
مفهوم اعتمادبه نفس و تبلی حاصل تفسیری است که ما از یک رفتار عینی مشاهده شده ارایه میدهیم
اما این تفسیر ممکن است با نظر دیگران از رفتار مشاهده شده همسان نباشد و همین امر میتواند زمینه بروز سو تفاهم شود.
حال اگر بخواهیم به جای توجه به مفروضات نظری و علت شناسی،رفتار عینی را مبنای تقسیم بندی الگو های
ارتباطی قرار دهیم،میتوان سبک های ارتباطی افرارد را به چهار دسته تقسیم کرد.
این تقسیم بندی بر اساس توصیفی که میتوان از یک ارتباط یاری بخش ارایه کرد از چهار مولفه تشکیل شده است.
لمل پیش از طرح این چهار مولفه باید ماهیت یک ارتباط رضایت بخش روشن شود.
تعریف ما از رابطه ی انسانی رضایت بخش،رابطه ا است که در آن سه مولفه ی در هم تنیده
یعنی صمیمیت،مراقبت و آزادی وجود دارد.
مراد ازصمیمیت ،اعتمادی است که امکان درک کردن و درک شدن را فراهم میکند.
اعتمادی که امکان در میان گذاشتن احساسات و افکار خصوصی را فراهم میسازد.
در یک رابطه صمیمی،طرفین از ته دل همدیگر خبر دارند و در نتیجه یکدیگر را خوب می شناسند
و میتوانند افکار،احساسات و اعمال یکدیگر را گیش بینی کنند.
از این رو،در صمیمیت فرد جرات نزدیکی احساس و ابارز عمیق ترین افکار و احساساتش را در رابطه خواهد داشت.
اعتماد خود ،محصول مراقبت و خود پیروی است.
مراد از مراقبت کمک به رشد و رضایت فرد مقابل است.
در یک رابطه رضایت بخش،فرد به نیاز ها و تجارب فرد مقابل حساسیت نشان میدهد و در جهت خشنودی و رشد وی قدم بر میدارد.
پس عشقانسانی در قالب صمیمیت،مراقبت و آزادی تجلی عینی می یابد.
حال بر اساس توصیفی که از ارتباط رضایت بخش ارایه شد
میتوان چهار مولفه در سبک برقراری رابطه را شناسایی، و بر پایه ی آن چهار سبک بقراری رابطه را متمایز کرد.
آن چهار مولفه(سبک های برقراری رابطه) عبارتند از:
مهارت های ارتباطی : صداقت،صراحت،احترام و مهار گری.
صداقت و صراحت انعکاس عملی صمیمیت است و احترام و مهار تجلی آزادی ذر رابطه است.
صداقت ئر معنای عرفی راست گویی و در تضاد با دروغ است.
اما میتوان نگاهس ژرف تر و عملیاتی تر به معنای صداقت انداخت.
هنگام برقراری ارتباط بین شخصی،ما سه مسیر ارتباطی یا به معنای دقیق تر سه زبان داریم:
آنچه دیده میشود یا زبان بدن(زبان دیداری)،آنچه گفته میشود یا زبان گفتار
و آنطور که گفته میشود یا زبان لحن.
حال اگر بخواهیم صداقت را بر اساس این سه مسیر ارتباطی معنا کنیم
هماهنگی این سه زبان صداقت خواهد بود.
صراحت نیز دیگر مولفه حاکم بر ارتباط بین شخصی است.
مراد از صراحت این است که آیا پیام هایی که میان دونفر رد و بدل میشود روشن و مستقیم است؟
گاهی ما صداقت داریم،یعنی /انچه در دل احساس میشود را بیان میکنیم
اما ممکن است این بیان مستقیم و روشن نباشد.
پیام مستقیم پیامی است که در آن تاکتیکی وجود ندارد،و کاملا جزیی و عینی است.
احترام به معنای قایل شدن برای خود و دیگران،پذیرش فردیتو حفظ حریم شخصی و انسانی خود و فرد مقابل است.
احترام یعنی این تلقی که هر انسان موجودی ارزشمند است، و نه ابزاری برای استفاده یا شی و بهره گیری.
خود پیروی در برابر کنترل،مولفه ی آخر هر ارتباطی است.
در هر رابطه میزان آزادی و اختیاری که ما به فرد مقابل در نحوه ی عمل میدهیم درجات متفاوتی دارد.
شناخت ویژگی های رفتاری افراد بر اساس چهار سبک ارتباطی
ا)سلطه پذیری: افراد سلطه پذیر،دل مشغولی پرهیز از برخورد با دیگران را دارند
حتی اگر بهای این کار به قیمت ضایع شدن حق آنها باشد.
آنها معمولا حق را به دیگران میدهند و برای خود ارزش و احترامی قایل نیستند.
چنین افرادی در مقابل انتقاد بسیار مضطرب میشوند و معمولا بر خلاف میل خود عمل میکنند.
هنگام ارتباط با آنها،علایم اضطراب همچون حرکات زاید،مالیدن دستها به هم،وول خوردن
بریده بریده حرف زدن و نفس عمیق کشیدن کاملا مشهود است.
برای پیدا کردن علت مشکلات معمولا خودشان را سرزنش میکنند و گاهی این سزرنش بقدری شدید است که به خودآزاری میانجامد.
۲)سلطه گری: افراد سلطه گر معمولا به یک سبک اط رفتار و ارتباط خو میکنند و هر گونه رفتاری
خارج از این چهارچوب ها،فرد سلطه گر یا به عبارتی مهارگر را بشدن مضظرب و نگران میکند.
بر هیمن اساس افراد سلطه گر سعی در مهار دیگران،و حتی خود،در جهت حفظ تصورات قالبی خویش دارند.
چنین اعمالی منجر به احساس ایمنی آنها میشود.
پرخاشگری:
افراد گرخاشگر همواره به دنبال برنده شدن در رقابت با دیگران اند.
آنها همیشه فکر میکنند حق با آنهاست و این دیگرانند که مسله و مشکل درست میکنند.
از واژه هایی مستبدانه ای مثل ((باید)) زیاد استفاده میکنند.خیلی زود خشمگین میشوند.
همواره دیگران را مسول عصبانی شدن خود میدانند.این خصوصیت در طرز نگاه کردن آنها مشهود است و حتی ئر مواقعی که عصبانی هم نیستند بصورت هیجانی و بلند صحبت میکنند.
یکی از عادت های معمول افراد پرخاشگر ناتوانی در گوش دادن و در میان سخن دیگران حرف زدن است.
مهارت های ارتباطی : قاطعیت
یک فرد قاطع هم حق و حقوق خود و هم حق و حقوق دیگران را محترم میشمارد.
نکته قابل توجه در افراد قاطع،توانایی برخورد مسله محور است.
افراد قاطع نکات مثبت و منفی را هم در خود و هم در دیگران بصورتی منصفانه میبینند
و در عین حال،هم برای خود احترام قایل اند و هم برای دیگران.
بر همین اساس، در حل تعارضات هم قادرند دیدگه هایشان را به وضوح بیان کنند
و هم احترام خود و دیگران را حفظ کنند.
بر هیمن اساس افراد قاطع در حل تعارضات بیشتر بر گفت و گو تاکید میکنند و مایل به برقراری رابطه با دیگران اند.
برای آشنایی بیشتر با مباحث موفقیت و رشد شخصی بر روی عبارت زیر کلیک کنید: