اصول هفت گانه نبوغ داوینچی
اصول هفت گانه نبوغ داوینچی :۱- کنجکاوی سیر نشدنی در برخورد با زندگی و تلاش بی امان برای یادگیری مستمر
همه ما کنجکاو متولد میشویم.کنجکاوی از جمله تکانه های طبیعی انسان است
همان تکانه ای که سبب شد آخرین برگ گذشته را ورق بزنید-یعنی میل به انستن بیشتر.
این میل در همه ما هست،مسله این است که چگونه از آن به سود خود استفاده کنیم.
در سالهای نخست زندگی عطش برطرف نشدنی برای کسب دانش داریم.
از بدو تولد تمام هوش و ح.اس کودک متوجه یادگیری است.
بچه ها مانند دانشمندان کوچک تمام محیط خود را تجربه میکنند.
به محض اینکه زبان باز میکنند،پشت سر هم سوال میکنند((مامان این چجوری کار میکنه؟))
((چرا من متولد شدم؟))،((چدر،بچه ها از کجا می آیند))
۲- تجربه اندوزی
تعهد به آزمون دانش از طریق تجربه،مداومت،و میل به درس گرفتن از اشتباهات.
به بهترین آموزگارانی فکر کنید که تا کنون داشته اید.
چیست که یک معلم را بزرگ میکند و به اوعظمت می بخشد؟
بیش از هر چیز دیگری معلم خوب کسی است که چگونه یادگیری و خودآموزی را به دانش آموزان یاد بدهد.
آموزگاران خوب می دانند که تجربه منبع خرد و درایت است.
و اصل تجربه کردن شخصی،کلید و رمز و راز بهرهبرداری هرچه بیششتر از تجربه شماست.
داوینچی بیشترین تجربیات ارزشمند خود را در کارگاه نقاشی استاد نقاشی و پیکره سازی آندره دروکیو کسب کرد.
توجه داوینچی به کارهای عملی،هوش و فراست کم نظیر او،کنجکاوی و روحیه مستقلش سببی بود
تا بسیاری اط نظریه های پذیرفته شده و باورهای جزمی زمانه خود را زیر سوال ببرد.
اصول هفت گانه نبوغ داوینچی : ۳-توجه به حواس
پالایش پیوسته حواس و به وییژه حس بینایی برای جان بخشیدن به تجربه
بینایی،شنوایی،لامسه،ذایقه و بویایی.
اگر شما هم مانند داوینچی بیندیشید،میدانید و متوجه می شوید که اینها کلید باز کردن درهای تجربه است.
داوینچی معتقد بود که رمز و راز تجربه کردن شخصی از طریق حواس و بخصوص حس بینایی کشف میشود.
یکی از شعارهای همیشگی داوینچی و یکی از توصیه های او این بود که میگفت بدانید که چگونه ببینید.
دیدن پایه و اساس کار داوینچی در خلق آثار هنری و علمی بود.
۴-توجه به ناشناخته ها
تمایل به روبهرو شدن با ابهامات،پیچیدگیها، و مسایل غیر قابل پیش بینی
وقتی کنجکاویتان را بیدار میکنید،وقتی به اعماق تجربه میروید و حواستان را قبراق و هوشیار میکنید
با ناشناخته ها روبه رو میگردید.
برخورد کردن با ناشناخته ها با ذهن باز،قدرتمندترین راه برای برخورداری از توانمدیهای خلاق است.
یکی از اصولی ترین اقدامات داوینچی رویارویی با ابهامات و ناشناخته ها بود و
میتوان گفت که این کیفیت یکی از ویژگیهای مهم نبوغ و خلاقیت او محسوب میشود.
مضمون اصطکاک اضداد به تکرار در نقاشیهای او مشاهده میشود.
او در توصیه به نقاشان مطالب مختلفی را بعنوان موضوع پیشنهاد میدهد.
((توجه به انواع حیوانات،گیاهان،میوه ها،چشم اندازها،دشتها،کوها،مکانهای ترسناک و هول امگیز،که در بیننده احساس هراس کند
و نیز توجه به مکانهای زیبا و خوشایند،دشتهای سرسبز پر از کلهای رنگی که در معرض وزش باد ملایم سر خم کرده و حالت متمایل گرفته اند…))
۵-نگرش مجموعه ای
تعادل علم و هنر،منطق و تصور
مقاله مرتبط: فلسفه کانت
آیا با تحقیقاتی که روی دو نیمکره راست وچپ مغز صورت گرفته آشنا هستید؟
اگر آشنا هستید،آیا میدانید کدام بخش از مغز شما به بخش دیگر تسلط دارد؟
بعبارت دیگر،آیا می دانید شما بیشتر شهودی یا منطقی هستید؟
اطظلاح راست مغز یا چپ مغز بودن را برای اولین بار پروفسور راجر اسپری برنده جایزه نوبل مطرح ساخت.
اسپری متوجه شد که در اغلب موارد نیمکره چپ مغز اندیشه منطقی و تحلیلی را پالایش میکند
در حالی که نیمکره راست اندیشه تخیلی را پالایش میکند.
پروفسور اسپری معتقد است((نظام تحصیلی ما و نیز علم به طور کلی به بخش شعور غیر کلامی
بهای لازم را نمی دهد.بعبارت دیگر جامعه مدرن امروزی علیه نیمکره راست تبعیض قایل میشود))
در نتیجه کسانی که در آنها نیمکره چپ حالت غالب را دارد،در مدرسه خوب ظاهر میشوند
اما نمیتوانند تواناییهای خلاق خود را گسترش دهند.
حال آنکه در اشخاصی که نیمکره راست غالب است،اغلب از طرز اندیشه خود احساس گناه میکند و
زدن برچسب __ناتوان در یادگیری)) به آنها متداول است.
آنهای که در جستجوی تعادل هستند اغلب به مطالعه داوینچی کشیده میشوند.
نکته جالب در مورد او این بود که با هردو سمت مغزش میاندیشید وبعبارت دیگر
دو نیمکره چپ و راست مغز او با هم در شرایط نعادل بودند.
۶-توجه به جسم
پرورش زیبایی،وقار،آمادگی جسمانی و حالت
نظر شما در این باره که جسم یک نابغه چه شکل و شمایلی باید داشته باشد چیست؟
عجیب است اما بسیاری از مردم فکر میکنند که نوابغ بدنهای بی تناسب دارند.
اما بع اسثسنای چند مورد،نوابغ بزرگ اریخ از نیروی جسمانی بسیار عالی برخوردار بودند
و از جمع آنها داوینچی در این مورد کم نظیر بود.
استعداد و آمادیگی جسمانی او مکمل نبوغش بود.
واساری در وصف شرایز جسمانی لوناردو مطالب زیادی نوشته است.
در میان مردم فلورانس،ائ به شرایط جسمانی و حالت بدنی خوبش شهره بود.
او یک سوارکار ماهر بود.قدرتی افسانه ای داشت.
واساری در توصیف قدرت جسمانی او مینویسد:((قدرت فرواوان جسمانی او بحدی بود
کع میتوانست با هر حمله ناگهانی برخورد کند.با دست راستش میتوانست یک حلقه آهنی یا یک نعل اسب را خم کند))
واساری در جای دیگری می نویسد:((قدرت جسمانی سرشار او در خدمت استعداد و مهارتهای دیگر او بود…))
اصول هفت گانه نبوغ داوینچی : ۷-تفکر مرتبط
توجه به ارتباط متقابل همه اشیا و پدیده ها
وقتی ریگی را به درون آب ساکنی می اندازید،روی آب دوایری متحدالمرکز درست میشود
که با فاصله ای لط یکدیگر به سمت اطراف حرکتی موجی شکل درست میکند.
این صحنه را در چشم ذهنتان تصور کنید.
از خود بپرسید که چگونه هر دایره میتواند دایره دیگری درست کند.
از خود بپرسید که نیروی مخصوص این دوایر به کجا میروند.
با این ذهنیت شما روشن فکری داوینجی را دنبال میکنید.
دوایر گسترش یابنده ای که در سطح آب ایجاد میشوند،استعاره ای زیبا برای توضیح تفکر مرتبط هستند.
و این طرز اندیشه در تمام مشاهدات و انگاره های ذهنی او در برخورد با دنیای پیرامونش وجود داشت.
وقتی ریگی را درون آب ساکنی میاندازیم،دوایر پشت سر همی درست میشود.
این دوایر از محل اصابت ریگ به آب به سمت بیرون مرکز آنقدر حرکت میکنند تا محو شوند.
به همین شکل وقتی حرفی میزنید یا صدایی تولید میکنید،صدای شما مانند امواجی دایره ای شکل هوا را میشکافد
و به اطراف امتدداد می یابد و از مرکز صدا فاصله میگیرد.
هر چه فاصله آن از مرکز تولید اولیه بیشتر شود،از شدتش کاسته میشود
به همین دلیل است که اگر کسی در فاصله دور از ما بایستد نمیتواند صدایمان را بشنود.
شنیده اید که میگویند اگر پروانه ای در توکیو بال بزند میتواند روی هوای نیویورک اثر بگذارد؟
نظریه پردازان تفکر مرتبط در دنیای امروز چنین باوری دارند
اما دائینپی چنج قرن گیش این موضوع را مطرح ساخت:
((فرود پرنده ای کوچک در نقطه ای از کره زمین،بر حرکت وضعی آن تاثیر میگذارد))
یکی از اسرار خلاقیت او این بود که عناصر مجزا و متفاوت را با هم ترکیب میکرد تا انگاره های جدیدی بسازد.
برای آشنایی بیشتر با مباحث نبوغ و موفقیت بر روی عبارت زیر کلیک کنید: