چگونه تصمیم درست بگیریم؟
چگونه تصمیم درست بگیریم؟ قالبهای فکری و ارزیابی اطلاعات
زمانی که اطلاعات مختلفی را که برای هدف گزینی،ارزیابی،اولویت بندی،سازماندهی
و تصمیم گیری مورد برسی قرار میدهید،نیازمند این هستید که قالبهای فکری خود را برای
مدیریت اطلاعات مورد تحلیل و احیانا بازبینی قرار دهید.قالبهای فکری و ارزیابی اطلاعات
زمانی که اطلاعات مختلفی را که برای هدف گزینی،ارزیابی،اولویت بندی،سازماندهی
و تصمیم گیری مورد برسی قرار میدهید،نیازمند این هستید که قالبهای فکری خود را برای
مدیریت اطلاعات مورد تحلیل و احیانا بازبینی قرار دهید.
برای اینکه بتوانید اطلاعات خود را کنترل و مدیریت کنید،کمی مکث کرده و به مساله فکر کنید
چگونه اطلاعات مختلف و متنوع را برای طراحی و بهرهگیری فزاینده کنترل و مدیریت میکنید؟
برای اینکار یک پیشنهاد عالی داریم.برای اینکه بتوانید اطلاعات دریافتی و مختلف را مدیریت کنید
از روش ((ادوارد دوبونو)) استفاده کنید.
از نظر وی برای مدیریت اطلاعات شش قالب تفکر وجود دارد که ابزار مطلوبی جهت بررسی و نگاه دقیق به اطلاعات است.
این ابزار تفکر ما را براحتی در مسیر درست ارزیابی داده ها و اطلاعات قرار میدهد.
((دوبونو)) به نحو زیر شش قالب تفکر را برای مدیریت اطلاعات که عاملی اساسی در حرکت پیش برنده می باشد معرفی کرده است:
الف)قالب هدف که بصورت مثلث نشان داده میشود
قالب مثلث ،مشخص کردن هدف شما از نگاه کردن به اطلاعات است و این سوال را پیش میکشد که اطلاعات را برای چه میخواهید؟
و یا هدف اطلاعات شما چیست؟اگر از هدف خود ذهنیتی روشن نداشته باشید چه اتفاقی میافتد؟
درست حدس زدید سردرگم میشوید.پس ذهن خود را آگاهانه متوجه مسایل کنید و به خودتان بگویید
به چه چیزی باید توجه کنید؟اگر مسیر درستی را برای توجه و بررسی انتخاب کنید
مرحله بعد این است که سوال های بیشتری بپرسید و در رابطه با مساله خودتن گمانه زنی کنید.
زمانی که گمانه زنی میکنید،میتوانید شباهت ها و تفاوت ها را دیده و اشتباهات
و تعمیم های خود را در رابطه یا پدیده ها و اطلاعاتی که دارید مشخص سازید.پس از خودتان بپرسید:
-به دنبال چه هستید؟
-چه میخواهید؟
-به چه نیاز دارید؟
ب)قالب صحت و اعتبار که بصورت دایره نشان داده میشود
اگر قالب صحت را دنبال کنید،تلاش خواهید کرد که منبع یا منابع پیام یا اطلاعات را مورد برسی قرار داده
منابع مختلف یا بیشتری را جمع آوری نموده،تردیدهای خود را دنبال کرده و اطلاعات را با یکدیگر مقایسه کنید.
این قالب برای تصمیم گیری در مورد اطلاعات و انجام امور بوده و در کنار مشخص ساختن اهداف(قالب مثلث)
قادر است حرکت شما را در مسیر بهره گیری حداکثر از کمترین زمان تنظیم کند.
ج)قالب دیدگاه بصورت مربع نشان داده میشود
قالب مربع چهار ضلع دارد که نشان دهنده ی نگاه به پدیده ها از چهار زاویه یا چهار جنبه است.
هر فردی باید دید خود را در خصوص جمع آوری،بیان و بکارگیری اطلاعات در نظر بگیرد.
شما تلاش میکنید که تنها از یک زوایه به مسایل نگاه نکنید بلکه زوایای دیگر را بررسی کرده و ظاهر بینی خود را تعدیل و یا حذف کنید.
د)قالب علاقه مندی که بصورت قلب نشان داده میشود
این قالب به گیرایی اطلاعات مربوط است و مشخص میکند که چه چیزهایی برای شما جالب هستند.
ه)قالب ارزش که بصورت لوزی نمایش داده میشود
این قالب از ما میپرسد که ارزش اطلاعات چیست؟ و چه چیزهایی را ارضا میکند؟
مقاله مرتبط: رویاهایت را باور داشته باش
چگونه تصمیم درست بگیریم؟ پیدا کردن راه حل برای مشکلات
در مسیر حرکت پیش برنده پاهی مسایل غیر قابل حل،منجر به مشکلات زیاد تری میشود
که بخشی از این مشکلات،عاطفی هستند.
زمانیکه راهکارهای سازگاردهنده ی معمول ما ناکام میمانند،احساس درماندگی نموده و جستجوی راه حل های جدید
برای ما دشوار میشود.امکان رهایی،غیر ممکن به نظر میرسد و مساله بتدریج بزرگتر و غیر قابل حل تر میگردد.
در نتیجه اضطراب و نا امیدی حتی به مرحله ای فلج کننده میرسد.
برای رهایی از چنین شرایطی،تولید راه حل های جدید،ضورتی انکارناپذیر قلمداد میشود.
باید راه حلهای منطقی پیدا کرد و موقعیت های مشکل آفرین را حل نمود.
پس قدم نخست شناسایی موقعیت مساله ساز در زندگیتان است
در قدم دوم اهداف خود را مشخص کنید:
پس از تحیل مساله،یک یا چند هدف را برای خود تعیین کنید.یرای تعیین اهدافتان،عکس العمل خود را در قبال مساله برسی نمایید،چه میکنید،احساستان چیست و چه میخواهید؟
در تداوم این فعالیت ها یکبار دیگر هدف های خود را در تغییر مسله ای که انتخاب کرده اید،یادداشت کنید.
قدم سوم راه های انتخابی خود را بنویسید. این مرحله از طوفان مغزی برای خلق راهکارهایی که شما را به اهداف جدید میرسانند کمک بگیرید.
تحریک یا طوفان مغزی یک عقیده یا نظر ناگهانی است که با واکنش شدید همراه است.
چگونه تصمیم درست بگیریم؟
این روش چهار مرحله را شامل میشود:
الف)انتقاد را کنار گذاشته و راه حلهای ممکنی را که به ذهنتان میرسد بدون اینکه در مورد آنها قضاوت کنید بنویسید
ب)برای افکارتان قید و بندی قایل نشوید
ج)کمیت را در بیان و ثبت ایده ها ،مهمتر از کیفیت آنها بدانید
د)از ترکیب ایده ها استفاده کنید،به فهرست ثبت شده برگشته و افکارتان را با یکدیگر ترکیب کنید.
در گام بعدی یا گام چهارم،جالبترین روشها و نتایج تصور شده را در حین عملکردشان در نظر بگیرید.
فهرست راهکارهای خود را برسبی نموده،اگر برخی از آنها غیر موثر بودند،بلافاصله کنار بگذارید.
هر زمان که امکان پذیر بود،چندین روش را در یکدیگر ادغام کنید.
فهرست خودد را تا سه روش که بهترین ایده ها هستند کاهش دهید.
چگونه تصمیم درست بگیریم؟
همیشه در زندگی موقعبت هایی وجود دارد که ناچارید در مورد آنها تصمیم بگیرید.مسایل و مشکلات و تصمیم گیری در مورد آنها از جمله موارد مهمی هستند که با چگونگی تفکر شما ارتباط مستقیم دارد.
حال اگر نتوان از کارکردهای تفکر و مغز در جهت حل مسایل و تصمیم گیری استفاده نمود در آن صورت کارکردهای دیگر روان انسان مانند احساسات و رفتارها،مختل خواهند شد.
بنابراین مهم نیست که در زندگی دچار مشکل شوید بلکه باید به شیوه ای صحیح اتخاذ تصمیم کرده و آنها را مرتفع سازید.
این کار شما را در زمره کسانی قرار میدهد که زمان را در اختیار خود میگیرند.
بمنظور حرکت در جهت تصمیمگیری بهتر ویژگی های خود را در زمان تصمیم گیری مورد بازبینی قرار داده
و بررسی نمایید جزو افراد فاقد توان حل مساله و تصمیم گیری هستید و یا توانایی کافی در این مورد را دارید.
ویژگیهای افراد فاقد توانایی حل مساله و تصمیم گیری عبارتند از:
۱-به جای مواجه شدن با مشکلات و گرفتن تصمیمی درست،خود را سرزنش میکنند.
۲-بدون تفکر و با عجله عمل میکنند.
۳-در مقابل مشکلان و موقعیت تصمیم گیری،احساس درماندگی و نا امیدی میکنند.
۴-از تصمیم گیری اجتناب یا فرار میکنند.
۵-معتقدند که یک دنیای خوب دنیای بدون مشکل است
۶-به جای تصمیک پیری در موقعیت های واقعی خود را تحقیر و سر کوب میکنند.
مشکلات را میتوان به دو دسته تقسیم کرد.
۱-مشکلاتی که فقط دارای یک راه حل صحیح هستند،هدف روشنی دارند،نقطه شروع و جهت آنها مشخص است
و تقریبا براحتی میتوان گفت چه موقع مشکل حل شده است.
به آنها مشکلات واضح و آشکار میگویند.برای مثال شرط پاس کردن یک واحد درسی،نمره ی ۱۰ یا ۱۲ به بالاست
و به همین دلیل باید مطالعه صحیح و کافی داشته باشید.
۲-مشکلات دیگر اصطلاحا به مشکلات مبهم معروفند زیرا جوابهای صحیح متعددی برای آنها وجود دارد
و هدف این دسته از مشکلات کلی بوده و دارای شفافیف لازم نیستند.
به همین دلیل باید آنها را کاملا واضح و روشن تعریف کرد.
پس از اینکه مشکل را دقیقا تعریف کردید،گزینه های زیادی برای حل آن پیدا کنید.
در این مرحله کمیت راه حل ها مهم است نه کیفیت آنها.
پس درست و نادرست بودن راه حلها مهم نیست و حتما باید توجه کنید که راه حلها را بدون محدودیت ذهنی فهرست کنید.