موفقیت چیست
موفقیت یعنی چیز های مثبت و بسیار شگفت انگیز.
موفقیت یعنی کامیابی فردی:یک خانه خوب ،تعطیلات ،مسافرت ،چیزهای جدید،امنیت مالی ،ارایه حداکثر مزیت ها به کودکانتان.
موفقیت یعنی کسب تحسین دیگران ،رهبری و در تجارت و زندگی اجتماعی بالاتر از افراد دیگر بودن.
موفقیت یعنی آزادی:آزادی از نگانی ها ،ترس ها ،نا امیدی ها و شکست.
موفقیت یعنی عزت نفس ،کسب مداوم خوشبختی و رضایت از رندگی
توانایی انجام کارهای بیشتر برای آن هایی که به شما وابسته هستند.
موفقیت یعنی پیروزی.
موفقیت ،کامیابی،اهداف زندگی است!!!!!
هر انسانی خواستار موفقیت است.هر کسی خواستار بهترین چیزی است که زندگی می تواند به او عرضه کند.
هیچ کس از خزیدن و داشتن یک زندگی متوسط لذت نمی برد.
هیچ کس نمی خواهد یک زندگی درجه دو داشته باشد و به اجبار این مسیر را طی کند.
برخی از عملی ترین خرد های موفقیت ساز را می توان در این آیه یافت که می گوید:
((ایمان می تواند کوه را جابه جا کند))
می توانید با باور یک کوه را جابه جا کنید. می توانید با باور به اینکه می تولنید موفق شوید،برای خودتان موفقیت به ارمغان آورید.
هیچ چیز جادویی یا رمز آلودی در خصوص قدرت باور وجود ندارد.
باور این گونه عمل می کند.باور ،نگرش :((من مثبت هستم ،من می توانم))
قدرت ،مهارت و انرژی مورد نیاز را تولید می کند.
وقتی شما باور دارید که من می توانم این کار را انجام دهم،چگونگی انجام آن کار نیز تعیین می شود.
هر روز در سراسر دنیا مردم شغل های جدیدی را آغاز می کنند.
همه ی آنها آرزو دارند که بتوانند روزی به موفقیت و بالاترین درجه دست پیدا کنند،اما اکثر آنها باور مورد نیاز برای رسیدن به آن درجات عالی را ندارند و به بالاترین درجه هم نمی رسند
آنها به این باور که بالا رفتن کار غیر ممکنی است ،گام های مورد نیاز برای رسیدن به درجات عالی را نیز کشف منمی کنند.
رفتار این گونه افراد همانند انسانهای متوسط است و همان گونه نیز باقی می ماند.
اما تعداد کمی از این جوانان باور دارند که موفق خواهند شد.آنها با این نگرش که ((من به سمت بالاترین درجات پیش می روم))
کارشان را آغاز می کنند و با همین باور اساسی است که می توانند به بالاترین درجات دست پیدا کنند.
آنها با این باور که موفق خواهند شد و اینکه این امر چیز غیرممکنی نیست،رفتار مدیران ارشد را مشاهده و مورد بررسی قرار می دهند.
آنها یاد میگیرند افراد موفق چگونه با مشکلات روبه رو میشوند و تصمیم گیری می کنند.آنها نگرش افراد موفق را مشاهده می کنند.
چگونگی انجام امور همیشه برای فردی نمایان می شود که باور دارد می تواند آن کار را انجام دهد.
باور،باور قوی،ذهن را به سمت راه ها و وسایل و چگونگی رسیدن به اهداف هدایت می کند
و وقتی باور داشته باشید که می تولنید موفق شوید،آنگاه دیگران نیز به شما اعتماد خواهند کرد.
حالا به شیوه ی فردی که به سمت موفقیت و رو به جلو پیشروی می کند نگاهی بیندازید.
او باور دارد که استحقاق بیشتر از این را دارد و چیزهای بیشتری را نیز دریافت می کند
او باور دارد که می تواند امور بزرگ و دشوار را مدیریت کند و همیم کار را نیز انجام می دهد
هر کاری که انجام می دهد ،نحوه ی هماهنگی خود با دیگران،شخصیت خود،افکارش،دیدگاهش همگی بیانگر این است :((در اینجا یک فرد حرفه ای قرار گرفته است.او فردی مهم است.))
هر فرد محصول افکار خودش است.باورهای بزرگ اشته باشید
دستگاه تنظیم کننده خود را برای حرکت به جلو تعدیل کنید.این باور خالص و صادقانه را که می توانید موفق شوید در خودتان نهادینه سازید.
موفقیت : باورهای بزرگ داشته باشید تا بزرگ شوید.
در اینجا اولین گام به سمت موفقیت را بیان مکنیم.این گامی اساسی است.نمیتوان از آن اجتناب نمود
گام اول: به خودتان باور داشته باشید که می توانید موفق شوید
در اینجا سه راهکار برای کسب و تقویت قدرت باور به موفقیت را بیان می کنیم:
۱-به موفقیت فکر کنید ،به شکست نیندیشید.موقع مار،در خانه،فکر موفقیت را جایگزین فکر شکست کنید.
وقتی با یم موقعیت دشوار روبهرو شدید با خودتان فکر کنید:((من پیروز خواهم شد))
مه اینکه ((احتمالا بازنده خواهم بود )) هر زمان با فرد دیگری به رقابت پر داختید با خودتان فکر کنید:((من همانند بهترین ها هستن))
وقتی فرصتی پیش آمد با خودتان فکر کنید:((من میتوانم این کار را انجام دهم))
اجازه دهید این فکر که ((من موفق خواهم شد)) بر فرآیند فکری شما سلطه پیدا کند.
فکر کردن به موفقیت ذهنتان را در شرایطی قرار می دهد که طرح های مولد موفقیت را خلق کند.
فکر کردن به شکست دقیقا بر عکس این عمل می کند.فکر کردن به شکست ذهن را در شرایطی قرار می دهد که افکار مولد شکست را با خود به ارمغان آورد.
۲-مرتب به خودتان یاد آوری کنید که شما بهتر از آن چیزی که فکر می کنید هستید.افراد موفق موجودات مافوق بشری نیستند.
موفقیت نیازمند هوش بسیار بالا نیست.همچنین هیچ پیز رمز آلودی در خصوص موفقیت وجود ندارد
موفقیت وابسته به شانس نیست.افراد موفق همانند دیگر افراد جامعه هستند با این تفاوت که باور به خودشان و آنچه توانای انجامش را دارند،توسعه بخشیده اند.
هیچ گاه ،بله هیچ گاه خودتان را ارزان نفروشید
۳-باور های بزرگ داشته باشید.
میزان موفقیت شما بر اساس میزان باور هایتان تعیین می شود.به اهداف کوچک بیندیشید تا دستاوردهای کوچک داشته باشید
به اهداف بزرگ بیندیشید تا موفقیت های بزرگ به دست آورید
این را بخاطر داشته باشید!!!!!ایده ها و زرح های بزرگ اغلب آسان تر از ایده ها و طرح های کوچک هستند یا اینکه خیلی دشوارتر نیستند
بر این اساس زندگی کنید: افرادی که در مدیریت تجاری،فروش،مهندسی،کارهای مذهبی،نویسندگی،بازیگری و هر زمینه دیگری به بالاترین درجات میرسند با دنبال کردن آگاهانه و پیوسته طرح های توسعه و رشد فردی به آن درجات نایل می شوند
چیستی برنامه آموزش فردی شما برای موفقیت بر اساس نگرش ها و تکنیک های افراد موفق ساخته میشود.
آنها چگونه خودشان را مدیریت می کنند؟چگونه بر موانع غلبه می نمایند؟چگونه احترام دیگران را کسب می کنند؟
چه چیزی آن ها را از افراد عادی جامعه متمایز می کند>این افراد چگونه می اندیشند؟
خودتان را از شر بهانه جویی ها که همان علت شکست است ، رها سازید
مردم را به طور دقیق مورد بررسی قرار ئهید ،آنگاه خواهید دید که افراد ناموفق از یک بیماری فکری رنج می برند.
ما این بیماری را ((بهانه جویی)) می نامیم.در ابتدای هر شکستی شکل پیشرفته این بیماری به چشم می خورد و اکثر افراد متوشط حداقل یک مورد از این بیماری را دارند
خودتان خواهید دید که بهانه جویی تفاوت بین فردی را که پیشرفت می کند و فردی را که پیشرفت نمی کند،نشان می دهد.
خواهید دید که هر چه افراد موفق تر می شوند ،کمتر تمایل دارند بهانه جویی کنند
اما کسی که پیشرفت نمی کند و هیچ برنامه ای نیز برای پیشرفت خود ندارند،همیشه دلایل متعددی برای توضیح اینکه چرا پیشرفت نکرده دارد.
افرادی که دستاورد های متوسطی داشته اند خیلی زود توضیح می دهند که چرا موفق نشده اند ،چرا موفق نمی شوند و چرا آن فردی که باید نیستند.
زندگی افراد موفق را مورد بررسی قرار دهید ،آنگاه خواهید دید که هرچند همه ی بهانه هایی که افراد متوسط مطرح کردند در اینجا نیز وجود دارند،اما انسانهای موفق آنها را بر زبان نمی آورند
هیچ وقت از موفق ترین افراد در حیطه های تجاری ،افسران نظامی،فروشندگان ،افراد حرفه ای یا رهبران در هر زمینه ای نشنیده ام که یک یا چند بهانه ی عمده برای پنهان ساختن خود در پشت آن نداشته باشند
بهانه جویی همانند هر بیماری دیگری اگر به خوبی درمان نشود،بدتر می شود.
قربانی این بیماری فکری این گونه با این فرآیند روانی برخورد می کند:((من ۀنقدرها که باید خوب عمل نمی کنم.چه بهانه ای می توان برای رهایی از حقیقت بیاورم؟
بگذار ببینم:نیود سلامتی؟نداشتن تحصیلات؟سن زیاد؟بد شانسی؟بد اقبالی؟همسر؟نحوه ی تربیت خانواده ام؟
زمانی که قربانی این بیماری فکری توانست بهانه ی خوبی انتخاب کند،آنگاه به آن می چسبد
سپس بر همین بهانه تکیه می کند تا برای خودش و دیگران دلیل پسروی خود را توضیح دهد.
و هر زمان این قربانی بهانه ای می آورد،بهانه در نا خودآگاه او نفوذ بیشتری پیدا می کند
افکار،چه مثبت چه منفی،وقتی با تکرار مداوم بارور شوند،قوی تر می شوند
در ابتدا قربانی این بهانه جوی ها می داند که این بهانه ها کم و بیش دروغ هستند ،اما هر چقدر بیشتر آن را تکرار می کند ،بیشتر متقاعد می شود که این کاملا حقیقت دارد،اینکه این بهانه دلیل اصلی شکست اوست.
پس در برنامه ی فکری شما در مسیر موفقیت باید این باشد که خودتان را در برابر بهانه جویی ها که همان بیماری شکست خورده ها محسوب می شود ایمن سازید.
برای رسیدن به موفقیت در زندگی به سبک کووین ترودو مولتی میلیاردر آمریکایی بر روی عبلرت زیر کلیک کنید: