برای تغییر از کجا شروع کنم
برای تغییر از کجا شروع کنم :معمولا تغییر چیزی است که ما از دیگران می خواهیم،اینطور نیست؟؟؟
منظور از دیکران:تجار،ریس یا همکار،خارجی ها،مدرسه،شوهر،زن،پدر،مادر،بچه ها و در داقع هرکس به غیر از خود ماست.
نمی خواهیم خود را تغییر دهیم ولی از همه انتظار داریم که متحول شوند تا بلکه ما زندگی بهتری داشته باشیم.
ولی در حقیقت هر تغییر واقعی اصولا باید از درون خودمان صورت گیرد.
تغییر یعنی رهایی از حس انزوا،جدایی،تنهایی،خشم،ترس،درد و خلق زندگی ای سراسر آرامش.
خلق زندگی ای که در آن میتوان آرامید و از زندگی آنطور که هست لذت برد.
جایی که همه چیز مرتب پیش خواهد رفت.
میخواهیم این فرض را بکار ببریم که:((زندگی فوقالعاده است.در دنیای من همه چیز کامل است و من همواره در حال حرکت به سوی خوبی های بیشتر هستم.))
با این اوصاف برایم تفاوتی ندارد که زندگی ام به چه سمتی حرکت میکند ،زیذا میدانم در هر صورت بسوی خوبی پیش میرود.
و مرا قادر می سازد از تمام حالات و شرایط بالاترین لذت ممکن را کسب کنم.
تا زمانی که تغییرات درونی در خود ایجاد نکنیم و تا زمانی که بر روی ذهن خود کار نکنیم هیچ چیزی در بیرون
از ما تغییر نخواهد کرد.با وجود این تحول درونی میتواند کار بسیار ساده ای باشد زیرا لازمه ی آن فقط تغییر افکار است.
به محض اینکه اراده کنید که تغییری صورت دهید اطلاعات زیادی وجود دارد که ایده های گوناگونی را در اختیار شما قرار خواهد داد.
لحظه ای که ارداه کنید تغییری در زندگی تان ایجاد کنید،جهان به طرز شگفت آوری شما را یاری خواهد کرد
و لوازم و شرایط این کار را در اختیارتان قرار خواهد گرفت.
ممکن است چیزی که به آن نیاز دارید،یک نوار،کتاب،معلم یا دوستی باشد که یک جمله ی او برای شما بسیار پر معنی و با اهمیت بوده باشد.
گاهی در ایتدا شرایط بدتر از گذشته میشود اما اشکالی ندارد چون تازه د آغاز این فرآیند هستید.
گره های قدیمی دارند از هم باز میشوند.
پس همین راه را دنبال کنید.ترس به دلتان راه ندهیدو نگویید که افاقه نمیکند.
فقط تصدیق های خود را ادامه دهید و بر باورهای جدید خود کار کنید.
برای تغییر از کجا شروع کنم : پیشرفت کردن
البته از زمانی که تصمیم به تغییر و تحول میگیرید تا وقتی که شاهد تغییرات باشید یک دوره ی انتقالی وجود دارد.
در این دوره بین قدیم و جدید در نوسان خواهید بود
مدام بین آنچه در آینده در گذشته بوده و آنچه در آینده خواهد شد در رفت و آمد خواهید بود.
این یک فرآیند کاملا طبیعی است.
غالبا مردم میگویند:((خب،من همه ی اینها را میدانم))
سوالی که اینجا مطرح میشود این است که ((آیا در عمل هم انجامشان می دهید؟؟؟))
دانستن چیزی و عمل به آن دو موضوع کاملا متفاوت است.
تثبیت شدن در موقعیت جدید و ایجاد تغییر نیاز به زمان دارد.
تا رسیدن بهآن زمان باید در راه تغییر با هوشیاری کامل عمل کنید.
به یاد داشته باشید در همان حال که از مرحله ی انتقالی عبور میکنید
خود را بابت هر قدم کوچک رو به جلویی که بر میدارید تحسین کنید.
اگر به حاطر عقب گردی که داشته اید خود را سرزنش کنید آنوقت تغییر به فرآیندی شاق تبدیل میشود.
همینطور که پیش میروید از تمام وسایل و امکانات موجود استفاده کنید.
به کودک درونتان اعتماد بدهبد که او در امنیت کامل قرار دارد.
راه های گوناگونی برای تغییر وجود دارد.آنکه احساس خوبی در درون داشته باشید
هر روزه چه اقداماتی را انجام میدهید؟؟؟؟
برای رسیدن به این هدف نباید دیگران را سرزنش کنید یا به یک قربانی بدل شوید.
پس چکار کنید؟؟؟؟
چگونه آرامش را در خود و اطرافیان تجربه می کنید؟؟؟
پرسش دیگری که باید از خودتان بپرسید این است که :آیا اساسا تمایل به تغییر دارم؟؟؟
آیا همچنان میخواهید به خاطر چیزهای نداشته آه و ناله کنید؟؟
آیا میخواهید لحظات فوق العاده تری از آنچه هم اکنون دارید بدست آورید؟؟؟
اگر واقعا قصد تغییر دارید خواهید توانست.
مقاله تغذیه سالم
اگر برای انجام دادنش اراده داشته باشید آنگاه میتوانید زندگیتان را بهبود ببخشید.
به یاد داشته باشید که حفظ آرامش درونی به ما کمک میکند تا با آدم های هم فکر خودمان
(انسانهایی آرام از سرتاسر جهان)مرتبط بشویم.
درطول روز باید چندین بار دست از کار بکشید و از خودتان بپرسید که:
((باور من در مورد این شرایط یا موقعیت چیست؟؟؟)) و راجع به آن فکر کنید.
بپرسید((چه حسی دارم؟؟؟آیا حقیقتا دوست دارم کاری را که این مردم از من میخاهم انجام دهم؟؟؟
افکار وااحساسات خود را وارسی کنید با خودتان صادق باشید .
ببینید چه افکار و باورهایی دارید.
از روی عادت و بدون تفکر کاری را انجام ندهید و زندگی همیشگی تان را تکرار نکنید:((من اینطوری هستم،من کارم همین است))
چرا این کار را انجام می دهید؟؟؟
اگر مثبت نیست ببینید،تجربه ی مفیدی نیست،منشا آن کجاست.
اولین بار کی این کار را انجام داده اید؟؟؟حالا می دانید چه بکنید؟؟با شعور درونی تان ارتباط برقرار کنید.
برای تغییر از کجا شروع کنم :استرس معنی دیگر ترس
استرس واکنشی توام با ترس به تغییرات مستمر زندگی است.
در واقع بهانه ای است کخ از آن استفاده میکنیم تا مسولیت احساسات خود را بهعهده نگیریم.
اگر بتوانیم واژه ی ((استرس)) را با ((ترس)) برابر قرار دهیم آنگاه رفته رفته نیاز به ترس را از زندگی مان کنار میگذاریم.
دفعه ی بعدی که به این فکر کردید که چقدر استرس دارید از خودتان بپرسی چه چیزی سبب ترس شما میشود.
بپرسید((چطور میتوانم این چنین به خود فشار بیاورم؟؟؟چرا دارم انرژی ام را هدر میدهم؟؟؟
ببینید دارید با خودتان چکار میکنید که این ترس در درون شما شکل میگیرد و شما را از رسیدن به تعادل و آرامش درونی باز میدارد.
استرس تعادل درونی نیست.تعادل درونی یعنی کسب آرامش.
غیر ممکن است که هم تعادل درونی داشته باشید هم استرس.
با آرامش درون،کارها به سادگی انجام میشود.نمیگذارید چیزی شما را عصبانی کند.
همیشه در امان هستید
زندگی مجموعه ای از درهاست که مرتبا باز و بسته میشوند.
ما از اتاقی به اتق دیگر میرویم تا تجربیات مختلفی بدست آوریم.
در همین حال بسیاری از ما تمایل داریم که درهای افکار منفی ،موانع قدیمی و حالاتی
را که مانع موفقیت ما میگردند ببندیم و نیز بسیاری دیگر از ما در حال گشودن
درهای تازه برای کسب تجربیات جدید هستیم.
برای تغییر از کجا شروع کنم : هر روز و هر لحظه وجود امنیت را برای خودتان یادآوری کنید.
به قدرت برتر درونتان اعتماد کنید تا شما را در راهی که بهترین رشد و پیشرفت معنوی را به دنبال خواهد داشت هدایت کند.
خودتان را در حالی تصور کنید که درهای لذت،آرامش،تندرستی،موفقیت،عشق،فهم،مهربانی،شفقت،بخشش و آزادی را به روی خود می گشایید.
درهای اتکای به نفس،عزت نفس،عشق به خویشتن.
شما جاودانه هستید و همواره در حال تجربه.
در نهایت اینکه هیچ گاه نمیتوان دیکران را مجبور به تغییر کرد.
ما تنها قادریم فضای ذهنی مثبتی را برای ایشان فراهم آوریم تا در صورات امکان تغییر را داشته باشند
اما شما نمیتوانید این کار را برای دیگران انجام دهید.
برای آشنایی بیشتر با قوانین موفقیت و رشد فردی بر روی عبارت زیر کلیک کنید: